TRUTH

شجاعت بدون عقل ، عقل بدون دارایی و دارایی بدون محبت ، بار کجی است که به من منزل نمی رسد ...

همانگونه که راه رسیدن به بهشت از میان جهنم می گذرد ، راه رسیدن به آزادی هم از میان خون و درد و رنج می گذرد ...

یه بحثی توی ریاضی هست که می گه به ازای هر عددی که توی تصورت بگنجه که بنظرت بینهایته ، باز هم یه عدد بزرگتری وجود داره ...

و من می گم زندگیت هر قدر، هر قدر و هر قدر هم که خوب باشه باز یه زندگی بهتری وجود داره که اون رو توی بهشت تجربه خواهی کرد ... سعی کن از دستش ندی ...

عاشق که می شی ، تکه تکه وجودت ، جسم و روحت ، بهم می ریزه ... اگه به عشقت رسیدی که کم کم این تکه ها دوباره با جاذبه عشق به هم متصل می شن ... وگرنه تو می مونی و یک جسم و روح در هم ریخته ... و متاسفانه شاید بیمار ...

زندگی مثل یه دوی ماراتون خیلی بزرگه ولی قبل از اینکه برنده بشی همه چیز رو میذاری و میری ؛ پس بجای دویدن ؛ زندگی کن !

شخصیت مثل بچه آدم می مونه ، مدام باید تر و خشکش کنی ، غذا بهش بدی ، اصلاحش کنی ، مراقب بهداشتش باشی ،  آموزشش بدی ؛ حتی وقتی هم که بنظرت بزرگ شد باز هم باید مراقبش باشی ؛ شخصیت کودک دوم درونماست ..

شاید فکر تنها چیز در دنیا باشه که هم کمش کشنده هست و هم زیادیش ؛ پس لااقل در این مورد تعادل رو حفظ کن .‌‌..

گاهی اوقات اگه افساری که توی دستت هست رو رها کنی ؛ افساری که دور گردنت هست رها می شه ...